چند روز پیش برای دوستی تعریف می کردم که من دوست دارم ازدواج کنم و ابتدای زندگیم رو بشینم تو خونه و طعم جدید خانم بودن رو بچشم. من دختر سنتی با تفکرات این چنینی ام . برگشت بهم گفت : "خیلی عقب مونده ای"!!! جدای دلخوری و ناراحتی های که برام پیش اومد. یاد بگیرید مثل من نباشید هر حرفی و هر جا نزنید...!!!
با شرایط پیش رو مجبورم به زندگی مجردی روی بیارم. البته نه به شکل مدرن و حال بهم زن ولی خب شرایط همیشه جور نمیشه دیگه!!!
توقع ام در سطح داشتن صداقت، شرافت، ایمان، آبرو، غیرت و شغل حتی متوسط خلاصه میشه...! ولی آدمها با نقش بازی کردن و دروغ هاشون همدیگر و سردرگم میکنن، درگیر آدمها شدن بدترین قسمت زندگی هست...
گاهی نمیدونم چکار کنم ، همین که قید ازدواج و میزنم و میچسبم به برنامه ها و زندگیم و در درست ترین زمان که همه چی داره خوب پیش میره، یکی این وسط سر و کلش پیدا میشه... یه آدم غلط در درست ترین زمان زندگی ! بعد از ، از دست دادن بهترین زمانها تازه به خودت میای! که چه گندی زدی به زندگیت...
دلم پر از بغضِ ...! ولی اگه تسلیم بشم یک آدم همیشه بازنده می مونم...
خیلی وقته تمام نمره های زندگیم زیر 10 هست. دلم یه 20 پر رنگ و دلچسبوسط این همه مردودی میخواد. خودمم نمیدونم چکار کنم...!!