دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران
دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران

پایان این داستان....

چهارشنبه اونقدر بهم گیر داد که بهش گفتم تسویه ام کنه. خیلی سعی کردم جلوش اشکم درنیاد ولی همین که زدم بیرون شروع کردم به گریه کردن...

تو عوضی بودنش که شکی نیست. دیگه رفتارهاش رو توضیح نمیدم... ولی از نظر اخلاقی مشکل داشت. چیزهای خوبی  ازش نشنیدم...  بیچاره زن های اینا!!

بعد از ظهر بعد از اینکه رفتم تسویه از اونجا رفتم آموزشگاه پیش خانم محمدی نامردی نکرده بود زنگ زده بود اونجا که حسابدار میخواد. حالا خانم محمدی میگفت من براش کسی و نمی فرستم وقتی میدونم اینجوری مشکل اخلاقی داره. بعد از فکر زیاد زنگ زد یه پسره... از ادامه اش خبر ندارم ولی فک نکنم قبول کرده باشه چون به منشی آموزشگاه تاکید داشت که خودت پاشو بیا اینجا کارا منو کن!!! ....

خانم محمدی ام کامل میشناختش، میگفت تو به دردش نخوردی بهش پا ندادی ... همین.



نظرات 5 + ارسال نظر
دختر شرقی یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 16:18

وا ... خاک بر سرم ... میخواست بهش پا بدی ؟؟؟ یعنی دقیقاً چی میخواست ؟؟!! به مالوندن و لب و اینا راضی بود یا میخواست یه ضرب بره سر اصل موضوع ؟؟؟!!! یعنی اگه این مذکرهای هرزه به دستم بیفتنا ، از مردی ساقطشون میکنم !!!!

خیلی فک کردم که کامنتتون رو منتشر کنم یا نه! خب اینجا یه مدل دموکراسی برقراره... دوستم یکم رعایت کنید. نه خدا رو شکر من زره پوشم و توی این مواقع به شدت گند دماغ و بذ عنق که اصلا کار با همون ایما و اشاره ها خاتمه پیدا میکنه!!!
از این دس اتفاقاتم که اووههه تا بخوایید زیاده و ممکنه برای هر کسی بیافته...

بهزاد یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 19:39

فدا سرت، اینکه از دستش راحت شدی گریه نداره، خوشحالی داره.

اینکه نتونی جواب بی شعوریای یک نفر رو بدی خیلی سخته!!! اونم همچین بی شخصیتی رو!!
ولی راحت شدم ....

فاطمه سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 05:33

من همیشه بابام ازاین که من یاخواهرم تومحیطی که مرداهستن
کارکنیم مخالفت میکنه(شایدبه خاطراین که همجنس هاش خوب میشناسه وتومحیط کاری چیزای خوبی ندیده البته نمیشه گفت همه )اماخب نمیشه دیگه هرجابخوای کارکنی ی سری مسائل ومشکلات هست
بااین گرونی هم نمیشه بیکاربود
به نظرم محیطهایی مثل مدرسه یافنی حرفه ای هامحیط خوبی واسه کارکردن خانوما
شماکه مهندس برق هستیدامکانش نیست توفنی حرفه ای کارکنید؟؟(من یک دختردایی دارم مهندس برق وتوفنی حرفه ای کارمیکنه وازشغلش راضی)

من بابام مخالفت میکنه، ولی مشخصه که من کار خودمو میکنم. نمیدونم این سری تجربیات شاید تلخ باشه ولی آدمو با واقعیت های زندگی و دنیا بیشتر روبرو میکنه.
آره محیط های آموزشی سالم هستن. نه باور میکنی هر چی اداره و .... بوده رو رفتم. پارتی جزئی جدایی ناپذیر از زندگی تو ایران هست....

مریم سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 21:03 http://sooskesiah.blogaky.com

اینقدر در مورد این چیزا شنیدم که هیچوقت تا الان جرئت نکردم که به محیط کاری به غیر از محیطای آموزشی فکر کنم!!!
بعضی از آدما واقعا لیاقت زندگی رو ندارن...آدمای طمع کار و مریض که خودشونم نمیدونن ازین زندگی چی میخوان!!!
خدا رو شکر که زودتر ازین محیط خلاص شدی! :)

اره محیطای آموزشی سالمترین محیط ها هستن. اقلا از این نظر خوب هستن.
باورت میشه همین آدمهایی که لیاقت ندارن خیلی جایگاه اجتماعی بالایی دارن. و حق خیلی ها رو میخورن... راه دور زدن و دزدی کردن هم خوب بلدن... و فکر میکنن خیلی شاخ هستن...

مترسنج چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 23:06 http://dar300metri.blogsky.com/

یکی از اون پستای مرتبط پابلیک شد

ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.