- بهم میگه آفرین، دخترای ما هیچکدوم از این کارا نمیکنن، کار باغ یا حتی کار دیگری...
+ خب نه تنها اونها، هیچ دختری از این کارا نمیکنه.
-ولی عب نداره ، ادمو خودساخته میکنه...
#منظورش کار بااااغ، رنگکاری و کارای سخت دیگه بود...
# من میرم خودمو به یونیسف معرفی میکنم، دستام زمخت و زبر شدن. ناخون هامو مجبورم تا ته بگیرم...
# :دی ^_^