منم فلسفه هر چیزی برا م مهمه و تا فلسفه کاری رو نفهمم بهش رغیت نشون نمیدم... و البته این مدل تفکر یه دردسرایی داره....
بنظرم تفکر فلسفی و تعاریف ما از اون با اون چیزی که تو کتابای تالیفی فعلی هس متفاوت باشه...
منم اینجورم، ولی رفتن راهی که مشتاقش هستی نه بخاطر شغل، نه پول، نه پُز... و فقط آگاهی... خیلی راحتتر میتونی پشت سرش بزاری...
نخوندنش که خوب نیست ، اینکه سعی کنی یه دور فلسفه بخونی هم خوب نیست ؛ فلسفیدن یه بیماریه
به نظر اینجانب درستش اینه که هر سوالی واستون پیش میاد یادداشت کنید که بعد از یه آدم کاربلد اون سوال رو بپرسید تا حیطه ای از فلسفه دقیقا مربوط به اون سوال است و یا یک کتاب خاص رو بهتون معرفی کنند ؛ اینجوری درگیر مسائلی که دغدغه ی ذهنتون نیست نمیشید
1- اگه استعدادشو نداشته باشیم ویا حسی و قضاوتی با مسائل برخورد میکنیم نباید حتی یک قدم به سمتش بریم
2- ترتیب خوندن مسائل مهمه ؛ اونایی ترتیب رو رعایت نمیکنن از تناقض ها درون فکرشون عذاب می کشن
3- قسمتی از فلسفه به نام "فلسفه ی زبان" که افراد کمی به سمتش رفتند ؛ زمینه ی بسیار مشکلیه . ولی هرکس فلسفه ی زبان نخونده تقریبا هیچی فلسفه نمی دونه
(این حیطه خودش واسه از بین بردن بازی های زبانی درون فلسفه بافی ها که باعث تناقض های شدید میشن ؛ به وجود اومده)
....
حتما فلسفه بخون
شک هم نکن
بنظرم خیلی از ماها حتی تصمیم هامون حسی و یا قضاوتی هست. الان برام جالب بنظر میاد...یعنی شاید کمک کنه تا ضعف هایی که داریم رو از بین ببره... دوس دارم بخونم و دلیلمم اینه که اینو میخونم که حداقل یک چیزی به خودم اضافه کنم. هم فلسفه هم جامعه شناسی... ممنونم ازتون بابت راهنمایی و نظر خوبتون، مرسی ی دنیا
ایشالاااا
انشاالله :) ^_^
فلسفه دوست کی بودی تو؟؟؟:))
بهااااااااررر:))))))
فکر خوبیه! :)))
یکی فلسفه، یکی جامعه شناسی ، این دو تا رو دوست دارم بخونم :) ^_^
منم فلسفه هر چیزی برا م مهمه و تا فلسفه کاری رو نفهمم بهش رغیت نشون نمیدم... و البته این مدل تفکر یه دردسرایی داره....
بنظرم تفکر فلسفی و تعاریف ما از اون با اون چیزی که تو کتابای تالیفی فعلی هس متفاوت باشه...
منم اینجورم، ولی رفتن راهی که مشتاقش هستی نه بخاطر شغل، نه پول، نه پُز... و فقط آگاهی... خیلی راحتتر میتونی پشت سرش بزاری...
شما میدونید از کجا باید شروع کرد؟
به گذشته که نمیشه برگشت... شاید از همین جایی که وایسادیم...
من اگر یکبار دیگه بدنیا بیام کلا از اول فقط فلسفه می خونم
یک عمر فیلسوف بودم، افکار فلسفی داشتم، علائقم همه فلسفه بودم ... فقط تا 4-5 سال پیش نمیدونستم اسم این چیزا که میخوام «فلسفه» است ...
و وقتی فهمیدم دیر بود !!!
پس فیلسوف خلق شدین :)
منم فلسفه دوست دارم...
چه خوب ^_^
نخوندنش که خوب نیست ، اینکه سعی کنی یه دور فلسفه بخونی هم خوب نیست ؛ فلسفیدن یه بیماریه
به نظر اینجانب درستش اینه که هر سوالی واستون پیش میاد یادداشت کنید که بعد از یه آدم کاربلد اون سوال رو بپرسید تا حیطه ای از فلسفه دقیقا مربوط به اون سوال است و یا یک کتاب خاص رو بهتون معرفی کنند ؛ اینجوری درگیر مسائلی که دغدغه ی ذهنتون نیست نمیشید
چرا بیماری؟؟؟
1- اگه استعدادشو نداشته باشیم ویا حسی و قضاوتی با مسائل برخورد میکنیم نباید حتی یک قدم به سمتش بریم
2- ترتیب خوندن مسائل مهمه ؛ اونایی ترتیب رو رعایت نمیکنن از تناقض ها درون فکرشون عذاب می کشن
3- قسمتی از فلسفه به نام "فلسفه ی زبان" که افراد کمی به سمتش رفتند ؛ زمینه ی بسیار مشکلیه . ولی هرکس فلسفه ی زبان نخونده تقریبا هیچی فلسفه نمی دونه
(این حیطه خودش واسه از بین بردن بازی های زبانی درون فلسفه بافی ها که باعث تناقض های شدید میشن ؛ به وجود اومده)
....
حتما فلسفه بخون
شک هم نکن
بنظرم خیلی از ماها حتی تصمیم هامون حسی و یا قضاوتی هست. الان برام جالب بنظر میاد...یعنی شاید کمک کنه تا ضعف هایی که داریم رو از بین ببره...
دوس دارم بخونم و دلیلمم اینه که اینو میخونم که حداقل یک چیزی به خودم اضافه کنم. هم فلسفه هم جامعه شناسی...
ممنونم ازتون بابت راهنمایی و نظر خوبتون، مرسی ی دنیا