من ناراحت که میشم باید گریه کنم...
سجاد نشسته من نشستم ،حرف میزنیم بعد میفهمم ی چیزی ازم پنهان کرده و خلاف میلم هست همون لحظه بغض میکنم ، قهر میکنم... میرم تو اتاق میزنم زیر گریه....:دی
اولین بار که این کار رو کردم بابام گفت فاطمه بخدا اگه جای سجاد بودم میرفتم پشت سرمم نگا نمیکردم این چه کاری بود آخه...
:دی
بعدش میشینیم به کارای من میخندیم ، هی التماس میکنه یه بار دیگه قهر کن :))))
نمیدونم قراره چه زندگی بسازم اونم با این همه حساسیت...
وایییییی
به نظرم این کارت خیلی بانمکه!!!!!!
این ناراحت شدن یهویی و بغض کردن اصلا تحت کنترلم نیست!
خخخخخ... آبجی بهت نمیاد اهل قهر کردن باشی
خیلی باحالیی
سریع آشتی میکنم. تو قهر نمیمونم زیاد
از اونجایی که من طرفدار پرو پا قرصتم میگم که آقا سجاد از خداشونم باشه
بلهه که هست. قربون تو برم من :)^_^
به خودت تلقین نکن
خیلی هم عادی هستی
ممنونم