خیلی ها دفترچه بیمه ندارن ، پول ندارن ، بیمارستانن... همیشه اینها رو یواشکی راهنمایی میکنم و فرم میدم که برن دفترچه روستایی بگیرن... ولی وقتی همکارم بشنوه چنان دادی میزنه " این خانم توی شهر زندگی میکنه نه نمیتونه بگیره!"
خب چرا آخه؟ مگه از جیب ماست! این مملکت کجاش صاحب داره که حتما باید این بیچاره تابع قانون باشه؟
بخیل نباشیم...
یک محیط کوچیک با یه حقوق الکی که حکم بیگاری رو داره اصلا ارزش حسادت نداره. واقعا فازش چیه نمیفهمم؟
کار شما که درسته قصدتون کمک کردن هست ...
ولی خب شاید همکارت یه فرد بسیار قانونمند هست ،
و همیشه پایبند به وظایفش بوده ، طبیعیه ناراحت بشه ....
قانون ما فقط شامل حال افراد بی پارتی میشه...
فازشون غیر از بیخیری چیزی نیس. حتا یادیسمی ها هم دلایلشون موجه تر از این موجوداته
ی وقتایی احساس غریبگی میکنم با همه...
موافقم باهات!!!! :(
فدای توو