دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران
دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران

:دی نیش گشاااد

من ناراحت که میشم باید گریه کنم...

سجاد نشسته من نشستم ،حرف میزنیم بعد میفهمم ی چیزی ازم پنهان کرده و خلاف میلم هست همون لحظه بغض میکنم ، قهر میکنم... میرم تو اتاق میزنم زیر گریه....:دی

اولین بار که این کار رو کردم بابام گفت فاطمه بخدا اگه جای سجاد بودم میرفتم پشت سرمم نگا نمیکردم این چه کاری بود آخه...

:دی

بعدش میشینیم به کارای من میخندیم ، هی التماس میکنه یه بار دیگه قهر کن :))))

نمیدونم قراره چه زندگی بسازم اونم با این همه حساسیت...


برده داری نوین

مصداقش سرکار رفتن من میمونه...

روایت اول:

گفت کارورز بیا سرکار گفتم باشه، اداره کار گفت ماهیانه تا 6 ماه بهت 300 میدن گفتم باشه، رفتیم 50 تومن حساب باز،کردیم، 20 تومن دادیم موسسه کاریابی، بعد از گذشت 4 ماه زنگ زدن که بیا فلان جا تا حقوق بهت بدیم، 20 تومن اونجا گرفتن، گفتن آزمون داره زنگ میزنیم بهتون بیایید آزمون بدید....


روایت دوم:

از صبح تا ظهر یه کله سرپا و با ارباب رجوع های کم سواد که فک میکنن منی که اونجا نشستم حقوق چند میلیونی میگیرم و حقشون رو من دارم میخورم... اکثران عشایر و روستایی با سطح درآمد پایین  و نگران وقتی هستن که ازشون تلف میشه و اگه دیر برسن مجبورن دربس بگیرن و پول ندارن بیچاره هااا...

#در خیلی موارد دیدم عشایر و روستایی ها جدای فرهنگ کمترشون، خیلی بهتر از کارمندا و تحصیل کرده های پرادعا هستن... طرف فکر میکنه چون کارمنده هر طور دلش میخواد میتونه رفتار کنه...


روایت سوم:

این یارو کارفرما فک کرده من احمقم، قبل از اینکه شرایطش و قبول کنم و برم سرکار میدونستم دارم چکار میکنم ولی چاره ای نداشتم. هی ام بهش گفتم منو بعد 6 ماه بیمه نمیکنن تا خودت اقدام نکنی، هی گفت نه دولت خودش باید تو رو بیمه کنه... و به من تا دو سال معافیت بیمه میدن! چند روز پیش از پوستر بزرگی که درباره طرح کارورزی زده بودن عکس گرفتم و نشونش دادم که توش نوشته بود که فقط 23 درصد از حق بیمه کارورز تخفیف میخوره... هنگ کرد و الان قطعا به فکر بیمه نکردن منِ.

چیزی که من میدونم اینه که تا حقوق اداره کاری نیاد تو حساب من دولت همون تخفیف رو هم به کارفرما نمیده!

ماهیانه بهم 200 میده اونم انگار داره صدقه میده،  50 بهم عیدی داده نمیدونم باهاش چکار کنم... خانومه یکساله با ماهی 400 داره میاد فقط چون احتیاج داره و آبرومنده...

بعد کارفرمایی که ماهیانه کمتر از 100 تومن درآمد نداره و خودش منتقد دولت هست.... 

بنده قبل از دولت و حکومت منتقد این مدل افرادم...

جالبه زبون من درازتره چون میدونم بهم احتیاج داره و بهش گفتم تا اردیبهشت بیشتر نمیمونم حالا قراره ارذیبهشت بهم 600 بده. بخور تو سرش پولش...  13 تا کارمند اونجاس اندازه دو نفر حقوق نمیده...

سجاد گفته نرو دیگه... ولی تو خونه بشینم قشنگ بیمار میشیم...

 به هیچ کاریمم نمیرسم...

اینکه اینجا کمتر میام دلیلش فقط خرحمالی کردن برای ی عوضی هست نه ازدواج...

تنها دلیلش محیطش هست، جو سالمی داره...

من و "او"یم

همیشه از اجسام طلایی بدم می اومده، از نقش های شلوغ، هر جسمی که برق میزنه... نمیتونم به ذهنم نظم بدم...

و خدا رو شکر سجادم بدش میاد...

من کاملا درونگرام واون برونگرا؟ من خسیس اون ولخرج یا به اسم دیگرش دست و دلباز! از اینایی که همه رو دوست داشته باشه برعکس من!  خلاصه آدم دلسوز و مهربونی هست! توی این موردآخر،خودم کم بودم شدیم دوتا!!! خدا عاقبتمون رو بخیر،کنه!