من چرا اینجور شدم ؟
خدا از من بدش میاد من از خواهرای سجاد!
خدایا منو به راه راست هدایت کن.
ولی خداییش خیلی فضول هستن و دماغشون سربالاس. جواب سلام میدن ولاغیر...
من خواهرشوهر بودم. عین خل و چلا اونقدر تحویلشون میگرفتم احساس غریبی نکنن! اونوخت نگا وضعیت خودم!
بگو داشتی زندگیت رو میکردی بیکار بودی ازدواج کردی!؟
خلاصه ازدواج:
یک غلطی میکنی که بعدش دیگه هیچ غلطی نمیتونی کنی...
# تا من با این زندگی جدید و آدم های جدید کنار بیام طول میکشه...
خدا خودش همه رو عاقبت بخیر کنه...
فاطمه میدونم تو این پست رو جدی نوشتی ولی من از غرغر هات ...توصیف خواهر شوهرات خنده م گرفت خیلی بامزه میگی
خیلی سختمه بهااار ، نمیدونم باهاشون چکار کنم!
خواهرشوهر و عروس
خیلی طبیعی و نرمال هست
من در نقش خواهرشوهری هم کلی حرف شنیدم از زنداداشام، در نقش عروسم زورم زیاد نیست.
فازم دوستانه است که خیلی فاز مسخره و بیخودیه
درود بانوی ایرانی. ... روزت زیبا
یه کم تایم نیاز داره حتما بهتر و بهتر میشه. ...توی ایران همین هس منهم دیدم هرکسی مهربونتر هس سختی هایی هم واسش میارن
سلااام :)
آره، انگار زندگی کردن رو برای هم سخت میکنیم
یک وقتهایی هم بی لیاقتی بعضیها باعث میشه که آدم توی مهربون بودن با بقیه هم خسیس بشه..
اوهوم، دقیقا بعدش همین اتفاق می افته
سلام.سال نومبارک.عزیزم ازدواج وصلت دونفرنیست بلکه وصلت دوتاخونواده وفرهنگه.غصه نخوراتفاقا ازدواج خیلیم خوبه.هرآدمی یه قلق داره انشالله شماهم قلق دوروبریاتو بدست میاری.مهربونی توچیزکمی نیست براهت ادامه بده.
ازدواج یه رنج خودخواسته است...
ممنونم ازت :)
الکی دلسوزیم
واسه همه مادریم همه واسه ما زن بابا
نمیدونم چرا اینجور میشه....دنیای وارونه است...
هاااا ببین هایدی! در این جور موارد تجربه نشون داده استفاده از سیاست ignorance راهگشاست.
بنظرم اگه اجازه بدن آدم خودش کارهاشو انجام بده و کمترین نظر رو بدن و دخالت نکن. یا گیر ندن خیلی خوب میشه هم از طرف خانواده خودم هم اون. منتهی من گوش نمیدم به خانوادم و نادیده میگیرم ولی اون نه. نمیزارن تکون بخوره... آخرم کار خودشونو کردن
اماااان از خواهرشوهر .. اونم از نوع مجردش !
هر دوشو دارم ، والا متاهلشم دست کمی از مجردش نداره. امان از آدم بی درک و خودخواه....