اینکه بابای آدم پولدار نیست و کلا نازپرورده بزرگ نشدید و حتی برای پول تو جیبی خودتون کار کردید، با تمام سختی هایی که کشیدید ولی میتونه قسمتی از خوشبختی همین باشه...
از کجا معلوم شمام مثل این باباپولدارا عیاش نمی شدید...
منظور من یه سطح زندگی که با انتظار و یکم تلاش چیزهایی رو که میخواستی بدست می اوردی، و یک فرد متعادل از اون خانواده میاد بیرون... نه فقر ....
یه قسمت دیگه اینه که تبعیض قایل شدن بین بچه ها اونقدر جلوه نمیکنه، تهش به ته دیگ کنار گذاشتن برا عزیز دردونه و توجه بیشتر ختم میشه، نه اینکه باباهه 500 میلیون بده اون بچش که با عیاشی و .... بزنش زمین در ادامه 200 میلیون چک برگشتی ره آورد داشته باشه... بعد یه ده شاهی کف مشت اون یکی نزاره...
...
این جملت خیییلی حرفا توش بود:
...میتونه قسمتی از خوشبختی همین باشه.
ارزش قاب کردن داره!
کاش نگاه ما به همه مسائل این مدلی بود. بزرگمنشانه.
خوشبختی پیدا کردنی نیست...
آدم نمی فهمه تو ذهن اینجور پدرا چی میگذره:|
آره...
بنظرم پدرای قدیمی ساده تر هستن به بچه هاشون بیشتر اعتماد میکردن...