دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران
دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران

اسباب خود آزاری

ارتباطم رو بطور عمد با خیلی دوستام کم کردم، الان که مثلا میگم بی معرفت نباشم یک حالی از کسی بپرسم، به خودم هشدار میدم و یاآوری میکنم که چرا این کار رو میخوای بکنی؟ یک عالمه با خودم کلنجار میرم، یاد خاطرات، روابطی که توشون آسیب دیدم و ... می افتم و عقب می کشم... 

نباید برگشت به سمت خیلی چیزها... باید دورتر شد اونقدری که از ذهنت پاک بشه احساس دلتنگی... برای بعضی ها نباید دل تنگ شد... 

حال خوبی دارم و میدونم این نتیجه دوری از دوستای مزاحم هم هست... منظورم از حال خوب صرفا خودم بودنم هست. دوستی داشتم که همه چوره رفتارش تحقیر و بی احترامی و نقد بود در حالت معمولی... با فاصله گرفتن ازش خودمو بیشتر دوست دارم...

همیشه فکر میکنم اگه هیچ وقت باهاش دوست نشده بودم الان چطوری بودم!؟...

نظرات 3 + ارسال نظر
مینا سه‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 11:55

وااای چه همه چیزا اینجا نوشتی این چند وقته که من نیومدم.احساس میکنم که خدا رو شکر حال و احوالت خیلی بهتر از قبل شده.همسرت درست میگه عزیزم.یه کم کمتر فکر کن.درسته که فکر کردن خوبه اما گاهی زیادی فکر کردن جز آزار دادن آدم نتیجه ی دیگه ای نداره.
ضمنا منم گاهی بدجنس میشم و برای بقیه ته دلم آرزوهای بد میکنم ولی تجربه بهم نشون داده که اون وقتایی که مهربون میشم و با دید دلسوزانه ای حتی به دشمنام نگاه میکنم حالم بهتره.
مثلا وقتی کسی بهم حسادت میکنه با خودم فکر میکنم که ببین چقدر طفلک خودش کمبود و مشکل تو زندگیش داره که به من حسادت میکنه و تو کارم موش میدوونه.اینطوری بیشتر برای طرف متاسف میشم تا اینکه بخوام عصبانی بشم و خودمو ناراحت بکنم.
زندگی رو سخت نگیر عزیزم.همیشه بخند و مثبت فکر کن تا دنیا هم بهت لبخند بزنه.
به قول حضرت حافظ:سخت میگیرد جهان بر مردمان سختکوش

میدونی مینااا از اینکه خودمم لذت میبرم، میزارم تا دید دلسوزانه بیاد سراغم... اونقدر با نگاه دلسوزانه به خودم آسیب زدم،الان دوست دارم فقط به احساسم اعتماد کنم... هیچ وقت آدم بدجنسی نبودم ولی با مرور همه خاطراتم فقط و فقط میتونم بگم عامل همه اسیب ها خودم و دلسوزیم بوده... من هیچ کس رو نمیبخشم ولی فراموش میکنم، همه رو میسپارم به خدا ...
مهربانی خیلی بی رحم هست و به شدت آسیب زا،،، این نظر منه... الان میفهمم چرا همیشه " به نام خداوند بخشنده و مهربان" ابتدای تمام آیات خداست... خدا بدترین بنده هاشم می بخشه و باهاشون مهربون هست و رسیدن به اون نقطه یه دل بزرگ میخواد، از طرفی خدا جبار هم است و سخت عذاب میده یعنی ... عده ای نمیخوان که بخشیده بشن... انتخاب نکردن، کسی به حق و حقوق بقیه احترام نمیذاره و خودخواهی وجودش رو فرا گرفته،،، ستمگرِ و ظالمِ ... زندگی، تنفس، روزهای خوش، تفریح، شاد بودن... سهم همه است... هرکس که شاده و حتی اگه همه بهش بگن جلف و سبک من تحسینش میکنم... ولی باید قبول کنیم که خیلی چشم دیدن موفقیت، شادی و دلخوش بقیه رو ندارن... این افراد اصلا قابل بخشش نیستن...

میدونم نصف چیزایی که نوشتم جواب کامنت نبود ولی همشون تو ذهنم رد شدن و خواستم یکجا ثبتشون کنم...

یه دنیااااممنونم بخاطرررر تمام محبتت که میای اینجا و برام کامنت میذاری...

banooye bahar سه‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 18:20 http://khaterateman95.blogsky.com

هه هه کاره خوبی کردی اونا تو رو از دست دادن تو چیزی لز دست ندادی
دوست خوبم

بعضی آدمها به شدت آسیب زا هستن ولی بعضی ها همیشه با رفتارشون ارزشهات رو بهت یادآوری میکنن...
فدای تو بهار جانم

مریم چهارشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 04:10 http://sooskesiah.blogsky.com

گل گفتی فاطمه!!!!
بعضیا حتی کم کردن ارتباطم روشون جواب نمیده...باس یه راست حذف بشن!
ولی دلتنگی...! :)))

میدونی الان توی فجیع ترین دوره ی زندگیم در مورد کم کردن ارتباطم با یه سری از آدمام...آدمایی که خیلی نزدیک بودن! ینی همیشه بودن!

تو دهه چهارم زندگی هر آدمی نگاه کنی یا اصلا دوست ندارن یا چند تا رفیق دو یا سه تا مونده براشون، معاشرت هاشون یا با همکاراشون هست یافامیل... اونم نه به شکل صمیمی... همون یکی دو نفر ادم اطرافت باشن که همیشه برات وقت دارن کافیه...
کم کن نترس... بنویس و خط بزن... تو خیلی ها رو داری که تو روزهای خوش کنارت هستن و باهات جشن میگیرن و خیلی ها که تو سختی ها ترکت نمیکنن...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.