دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران
دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران

روز ، فردا، نور

همیشه انگار یک چیزی رو گم کردم، هر دری میزنم که شاید تیکه یا پازل(پازل های) گم شده ام رو پیدا کنم... 

مثل قصه های ناتمامم، شروع طوفانی نداشتم بعید میدونم پایان شگفت انگیزی داشته باشم...

کل زندگی شده جنگیدن و دویدن به دنبال نداشته هام، شاید خیلی ها مثل من باشند... زندگی من همینِ ولی ندای درونم فریاد میزنه این نیست...

بزرگترین لذت هام برای وقت هایی که لحظات رو شکافتم. 

مثل وقت هایی که مسافرت های دور میری و  اونقدر لحظات رو عمق ریه ها می فرستیم و غرق لذت بودن و لذت بردن از مکان و زمان میشیم که فراموش میکنیم کجاییم؟ کی هستیمَ؟ چی هستیم؟

من بیشتر شبیه خستگی بعد از مسافرتم، اون لحظه ای که از راه میرسی و خسته ای با یک عالمه کوله بار سفر و یک خونه بهم ریخته قبل از رفتن...

دل آدم خیلی مهمِ، مهم نیست چقدر خوشِ یا چه اندازه خسته... مهم داشتن امید وسط تمام اتفاقاتِ... خواه خوشی های کوتاه خواه خستگی های ممتد... 

دانشمندها و فیلسوفها باید بیشتر تلاش کنن تا  ریشه هاس"امیدواری" رو کشف کنن... نمیدونم کجا ریشه زده ،،، ولی بعضی روزها تو اوج ناامیدی مثل نور می تابه،،، 

شایدم همون نوررر باشه...

نور همون امیده... مثل نشاطی که به صبحگاه میده...

نور همون گم شده من شاید باشد...

مرا بیاب...

نظرات 3 + ارسال نظر
نیوشا یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 01:44

امیدوارم همیشه خوشبخت باشی عزیزم خیلی وقته نبودی دلتنگت شدم

قربونت نیوشا جان

بهزاد یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 10:47

خیلی فلسفی میگی نمیگی شاید منم هستم متوجه نمیشم

شکسته نفسی نکن دیگه

مترسنج شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 22:27 http://dar300metri.blogsky.com

جوینده یابندس.
حتما.

ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.