دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران
دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران

امیدوارم بشه...

یک کارایی انجام میدم که خودم حالم بهم میخوره، ولی  نمیدونم چرا انجام میدم! 

#دارم میجنگم با خودم و سعی میکنم تکراری تصمیم نگیرم، تکراری تحلیل نکنم، احساسی فکر نکنم و بدتر از همه احساسی تصمیم نگیرم... تغییرات مثبت انجام بدم....


رها میشم و خوب میشم...

گاهی وقتی میخوام رها کنم ولی دچار تردیدم و رها کردنِ نگرانم میکنه، به مرگ فکر میکنم، اینکه بعد از مرگ همه چیز رها میشه حتی همه اون چیزهایی که از دست دادنشون نگرانت میکنه!
قلبم که درد بگیره، دلم که بشکنه از حرفی ، آدمی، کاری و... حتی نیاز به یاد مرگ هم ندارم، رها میکنم، رها میشم ...

پازل گم شده من! نظم.

توی ذهنم چیزهایی میگذره، یه نگرانی و دلهره های همیشگی و یک نگاه سیستمی. از طرفی نگرانم میکنه و این نگرانی مانع خیلی اتفاقات میشه و از طرفی با خودم مرور میکنم که زندگیم به نظمی فراتر احتیاج داره. سیستم قبلی و تک بعدی بودن منو به جایی نمی رسونه و اگر هم برسونه خیلی دیر میشه. و شکل اصلی اونجاست که من به نظم عادت ندارم و عادت کردم با بی نظمی زندگی کنم...

از خدای ناظم و حکیم کمک میخوام...

اول باید از ذهن آشفته ام شروع کنم و چیزهایی که با عث اغتشاش میشه رو بریزم بیرون...

بجای نگرانی باید برنامه ریزی کنم...

چقدر سختمه بخوام منظم بشم...