داداش داودم چندین ماهی هست بیکار شده، سهیل و سپهرم دوماه شدن، حامد پنج سالش هست... یک عالمه درد و مشکل تو زندگیش داره ...
مامانشون سرطان مثانه داره، بعد عید شیمی درمانی هاش شروع میشه...
خدایااا خودت همه چیو درست کن...
سرطان اسمش هم وحشت زاس، شیمی درمانی فک کردن بهش هم بغض آور و لرز آوره...
از دید و بازدید عید همان روز اول ما را بس،،، بقیه اشو تنهایی خودش باخانوادش رفت...
یعنی فعلا راحتم