دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران
دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران

کاشف لحظات خودمم...

بنظرم چیزی که خیلی ارزشمنده کشف و شهوده، شاید این کار مخصوص آدمهای درونگرا باشه، درونگراها معمولا خیلی فکر میکنن و از طرف اطرافیان قابل درک نیستن، انگار توی سیاره دیگه ای زندگی میکنن... فقط کافیه کسی باورشون داشته باشه زندگیشون گلستان میشه، باید اطرافشون پر از آدم های باشعور باشه، حتی اگه فهمیده نشن از طرفشون، باید درک بشن تا بهشون سخت نگذره... 

دانشی که با تحلیل و فکر و کشف و شهود بدست میآد هزار بار ارزشمندتره از درسهای آکادمیک... شاید بخاطر اینه که سفر رو دوست دارم چون میتونم چیزهای جدیدتری رو کشف کنم. دنیای آدمها خیلی متفاوت هست، هر کسی توی فضای بیکرانی غرق هست که خودش برای خودش میسازه...

گاهی دوست دارم فقط فرصت فکر کردن داشته باشم، یه سر هم به دنیای خودم بزنم ، با خودم حرف بزنم، بنویسم، آواز بخونم، تمرکز کنم و ازش فرمان بگیرم... به خودم نزدیکتر بشم ، آرامش من اونجاس که خودمو پیدا کنم...  َوقتی از دنیای عجیب خودم بیرون میام انگار راحت تر میتونم با دنیای اطراف کنار بیام، تمام تناقص های من با دنیای بیرون قابل لمس تره ...

گاهی احساس میکنم تمام آدمهای اطرافم، ماشین ها، درخت ها، حتی خونه ها با شتاب در حال گذشتن هستن ... و فقط من حبس شدم وسط زمان لعنتی...

آیا کسی هست به اندازه من از تنهایی و سکوت لذت ببره؟ 

چه چیزی میتونه لذت بخش تر از این میتونه باشه که آدم خودش رو کشف کنه؟

ادامه دارد...


اوهوم!

نمیدونم چرا هر کی سجاد رو می بینه فک میکنه پولداره! و با ورشم نمیشه که هیچ خبری از پول نیست... خودش هست ، وام هاش و جیب های خالیش...

یک عدد بی جنبه عستم

من از شوخی متنفرم...

با اینکه همیشه چهره خندونی دارم ولی ابدا با کسی شوخی نمیکنم... و دلیل خنده هام چیزی نیست جز اینکه بخوام فضای خوبی ایجاد بشه...

شوخی ای که از دست گذاشتن روی نقطه ضعف دیگران شروع بشه، با شعور شخصیت آدمها در ارتباط باشه، شوخی نیست، اوج بی ادبی رو میرسونه...