دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران
دختـــر کـوهستــــان

دختـــر کـوهستــــان

من نیستم چون دیگران بازیچــه بازیگران

اووووووووووووووووووووم:(

یادمـه اولیــن روزی که رفتـم مدرسه، میــز اول نشسته بودم 


اولین چیــزی که یادمون دادن دست چپ و راست بود که کدوم چپه کدوم راست ِ!!!تمام تصویرهاش تو ذهنمه


ولی!!!!!!


چرا من هنــوز دست چپ و راست و تشخیص نمیدوم؟؟؟!!!!!




فافا1 نوشت: اگه بخوام انگشتر و دست بند و از اینا بپوشم دست راستم 

میندازم ولی اگه نباشن!!!


فافا2 نوشت: یاد اول ابتداییم افتادم دلم گرفت اسم معلممون خانم 

شیرزاد بود اسم اولین دوستم نیلوفر بود چقدر دوستش داشتم 

چقدر ناز بود دلم براش یه کوشولو شده...

نظرات 19 + ارسال نظر
PaRi شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:06 http://magicgirl.blogsky.com

افففففففففففففففففل!!!
اففففففففففففففففففل!
خب فعلا انگشتر بنداز دست راستتو تشخیص بده!
ایشالا عروس شدیم دیگه دست چپتو تشخیص میدی!!!

ایفل پرپری جونم هوراااااااااااااااااااااااااااااااااا
اره فهلا نجبورم همن کار رو کنم
ایشالا ایشالا قربونت برم الهی

رزا شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:15 http://bparva.blogsky.com

دقیقاً منم هنوز توی دست و چپ و راست مشکل دارم خوب یادمون ندادن :دی


گاهی اوقاتم فک میکنم با کدوم دستم مینویسم اون میشه راست

الدان شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:33 http://anahno.blogsky.com


اسم اولین دوستم علیرضا بود پسر خالم بود با هم تو یه کلاس بودیم پنجشنبه چهلمش بود
اسم دومین دوستم میلاد سومین مصطفی چهارمی عیسی
اسما رو حال کنید
هعی یادش بخیر

متاسفم، خدا بیامرزدش
منم همه رو یادمه

بهار یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 00:55 http://dostpesarha.blogsky.com/

من پولامو دارم جمع میکنم برم کلاس تقویتی شاید......

خوش بحالت منم میام

الدان یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:48 http://anahno.blogsky.com

ld 'l t;v ;kl fvhd Hovdk fhvj il f,ni ;i
یعنی:می گم فک کنم برای آخرین بارت هم بوده که میز اول نشسته بودی گریه کردی؟
مدرسه ما خیلی خیلی به خونمون نزدیک بود اسم معلممون آقای قادری بود همسایمون بود به همین خاطر که من میشناختمش گریه نکردم
اولین کلمه ای که یاد گرفتم که خیلی خندیدم جیپ بود
با جیب اشتباه می گرفتم

منو گریه نچ فقط روز اول مامانم بام اومد دیگه نیومد از قدیم از لوس بازی بدم می اومد
تقریبا نزدیک بود!
یادش بخیر اینقدر ریز بودیم که از زیر میزا رفت و آمد میکردیم
با نیلوفر که دوست شدم رفتم آخر
مامان و باباش از هم جدا شدم با مامانش رفت خیلی ناز بود
راهنمایی افتضاح بود چقدر من از دوران راهنماییی بدم میاد خدا میدونه
دبیرستاننم خوب بود! تو هر کلاسی بودم افتضاح ترین کلاس بود
واسه همینه املات افتضاح دیگه

الدان یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 http://anahno.blogsky.com

خیلی از طلاق بدم میاد
دلم براش سوخید

منم

الدان یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 http://anahno.blogsky.com

pn,n
حدود 12 تا کامنت بهت بدهکارم

تو که منو انداختی بیرون
هیچ کدومش و نوموخوام

الدان یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:47 http://anahno.blogsky.com

j, v, hknhojl fdv,,k
تو که میگفتی گریه نمیکنی

من اشکم دم مشکمه بم بگن پخ اشکم درمیاد
گفتم اون موقعه ابتدایی گریه نمیکردم

الدان یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:53 http://anahno.blogsky.com

پخخخخخخخخخخخخ
بیا پیش پسمل عمو شوخی کردم وبلاگ من و تو نداره
باشه بهت میگم کیه ولی به کسی نگی؟خوووووووب؟


تو کخ پسمل عمو نونوجونمی چرا وبلاگ من وبلاگ منه
نوموحوام اصلا بم بگی دیگه حسش رفت

شلیر یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 15:44 http://chiroki-dl.blogfa.com

واااااااااااااای فاطمه جون خوش بحالت ته تغاری خونه ای.......یه خرده انتظاراتی که ازت دارن کمتره
راسی بلاخره ادامه شعر گفتنمون به کجا رسید؟؟؟؟؟؟نوبت تو بو بگی

نه بابا کجا انتظارت کمتره فقط باید راه های تست شده رو بری این خیلی خوبه
من گفتم نوبت تو بود؟ دوباره:
نشنو از نی، نی نوای بینواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست

الدان یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 17:27

اصلاح می کنم نی حصیری بینواست

مال خودم درسته

الدان یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 17:32 http://anahno.blogsky.com

نخیرم مال من درسته

نیدونم والا

دیونه یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 17:54 http://mymina.blogsky.com

سلام
اول

سلام

دیونه یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 18:00 http://mymina.blogsky.com

منظورم این بود که من کلاس اولم
چون پر از خاطراته

من هیچمم چون خاطراتش بیشتره
واقعا یادش بخیر

شلیر یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 21:54 http://chiroki-dl.blogfa.com

تن آسایان بلایش برنتابند
بلی من گفتم،آن بلا به من ده
خیلی سخت بود

هر که پرهیز و علم و زهد فروخت
خرمنی گرد کرد و پاک بسوخت
وایه تو سخت تر بود

شلیر یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 21:56 http://chiroki-dl.blogfa.com

راسی فاطمه جونم شعرو بزار وبلاگ خودم....اینجا چون پست جدید میزاری سخته پیدا کردنش

باشه موافقم ایفل
قبلی خیلی سخته بعد میگمش فک کنم

mozhi سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:54

fatiiiiiiiiiiiiiiiiiiii delam vase kose sherat tang shode ghooooooooooooobunet besham fafa goooooooooooozoooooooooooooo

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام مژیگان جوووون

میخواستم این کامنتت رو تایید نکنم دلم نیومد درست بحرف دختر
فدات شم خیلی دلم واست تنگ شده هر کاری میکنم میگم جات خالیه واقعنم خالیه

mozhgan یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:28

فافا حالا من یه چیزه بی ادبی که تو محفل اتاقه خودمون مثل نقل ونبات بود زدم تو چرا تایید کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خجالت کشیدم

خواستم تایید نکنک دلم نیومد!!!!
گفتم بعدا خاطره میمونه
ولی تو خلقت خدا موندم توام واسه اولین بار خجالت داری میکشی میدونی

[ بدون نام ] یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:21

فافا من روز اول مدرسم مثل وحشیا ژریدم نشستم رو میز اخی یادش بخیر

منم مثل خانوما نشستم و دوس داشتم برم تو دل معلممون
یادش بخیر
چرا بی نام میای... خب نمیفهمم کیی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.