یادمـه اولیــن روزی که رفتـم مدرسه، میــز اول نشسته بودم
اولین چیــزی که یادمون دادن دست چپ و راست بود که کدوم چپه کدوم راست ِ!!!تمام تصویرهاش تو ذهنمه
ولی!!!!!!
چرا من هنــوز دست چپ و راست و تشخیص نمیدوم؟؟؟!!!!!
فافا1 نوشت: اگه بخوام انگشتر و دست بند و از اینا بپوشم دست راستم
میندازم ولی اگه نباشن
!!!
فافا2 نوشت: یاد اول ابتداییم افتادم دلم گرفت اسم معلممون خانم
شیرزاد بود اسم اولین دوستم نیلوفر بود
چقدر دوستش داشتم
چقدر ناز بود دلم براش یه کوشولو شده
...
افففففففففففففففففل!!!



اففففففففففففففففففل!
خب فعلا انگشتر بنداز دست راستتو تشخیص بده!
ایشالا عروس شدیم دیگه دست چپتو تشخیص میدی!!!
ایفل پرپری جونم هوراااااااااااااااااااااااااااااااااا



قربونت برم الهی
اره فهلا نجبورم همن کار رو کنم
ایشالا ایشالا
دقیقاً منم هنوز توی دست و چپ و راست مشکل دارم خوب یادمون ندادن :دی
گاهی اوقاتم فک میکنم با کدوم دستم مینویسم اون میشه راست
اسم اولین دوستم علیرضا بود پسر خالم بود
اسم دومین دوستم میلاد سومین مصطفی چهارمی عیسی
اسما رو حال کنید
هعی یادش بخیر
متاسفم، خدا بیامرزدش
منم همه رو یادمه
من پولامو دارم جمع میکنم برم کلاس تقویتی شاید......
خوش بحالت
منم میام
ld 'l t;v ;kl fvhd Hovdk fhvj il f,ni ;i
گریه کردی؟
همسایمون بود به همین خاطر که من میشناختمش گریه نکردم 

یعنی:می گم فک کنم برای آخرین بارت هم بوده که میز اول نشسته بودی
مدرسه ما خیلی خیلی به خونمون نزدیک بود اسم معلممون آقای قادری بود
اولین کلمه ای که یاد گرفتم که خیلی خندیدم جیپ بود
با جیب اشتباه می گرفتم
منو گریه
نچ فقط روز اول مامانم بام اومد دیگه نیومد
از قدیم از لوس بازی بدم می اومد

خیلی ناز بود
چقدر من از دوران راهنماییی بدم میاد خدا میدونه
تو هر کلاسی بودم افتضاح ترین کلاس بود
تقریبا نزدیک بود!
یادش بخیر اینقدر ریز بودیم که از زیر میزا رفت و آمد میکردیم
با نیلوفر که دوست شدم رفتم آخر
مامان و باباش از هم جدا شدم با مامانش رفت
راهنمایی افتضاح بود
دبیرستاننم خوب بود!
واسه همینه املات افتضاح دیگه
خیلی از طلاق بدم میاد
دلم براش سوخید
منم
pn,n
حدود 12 تا کامنت بهت بدهکارم
تو که منو انداختی بیرون
هیچ کدومش و نوموخوام
j, v, hknhojl fdv,,k
تو که میگفتی گریه نمیکنی
من اشکم دم مشکمه
بم بگن پخ اشکم درمیاد
گفتم اون موقعه ابتدایی گریه نمیکردم
باشه بهت میگم کیه ولی به کسی نگی؟خوووووووب؟
تو کخ پسمل عمو نونوجونمی
نوموحوام اصلا بم بگی دیگه حسش رفت
واااااااااااااای فاطمه جون خوش بحالت ته تغاری خونه ای.......یه خرده انتظاراتی که ازت دارن کمتره
راسی بلاخره ادامه شعر گفتنمون به کجا رسید؟؟؟؟؟؟نوبت تو بو بگی
نه بابا کجا انتظارت کمتره
فقط باید راه های تست شده رو بری این خیلی خوبه

من گفتم نوبت تو بود؟ دوباره:
نشنو از نی، نی نوای بینواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست
اصلاح می کنم نی حصیری بینواست
نخیرم مال من درسته
نیدونم والا
سلام
اول
سلام
منظورم این بود که من کلاس اولم
چون پر از خاطراته
من هیچمم چون خاطراتش بیشتره

واقعا یادش بخیر
تن آسایان بلایش برنتابند
بلی من گفتم،آن بلا به من ده
خیلی سخت بود
هر که پرهیز و علم و زهد فروخت
خرمنی گرد کرد و پاک بسوخت
وایه تو سخت تر بود
راسی فاطمه جونم شعرو بزار وبلاگ خودم....اینجا چون پست جدید میزاری سخته پیدا کردنش
باشه موافقم
ایفل
فک کنم
قبلی خیلی سخته بعد میگمش
fatiiiiiiiiiiiiiiiiiiii delam vase kose sherat tang shode ghooooooooooooobunet besham fafa goooooooooooozoooooooooooooo
میخواستم این کامنتت رو تایید نکنم دلم نیومد درست بحرف دختر
فدات شم خیلی دلم واست تنگ شده
فافا حالا من یه چیزه بی ادبی که تو محفل اتاقه خودمون مثل نقل ونبات بود زدم تو چرا تایید کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خجالت کشیدم
خواستم تایید نکنک دلم نیومد!!!!
گفتم بعدا خاطره میمونه
ولی تو خلقت خدا موندم توام واسه اولین بار خجالت داری میکشی میدونی
فافا من روز اول مدرسم مثل وحشیا ژریدم نشستم رو میز
اخی یادش بخیر
منم مثل خانوما نشستم و دوس داشتم برم تو دل معلممون
یادش بخیر
چرا بی نام میای... خب نمیفهمم کیی