نامــــــــ ـ ـ ــه ی خـ ـ ـ ــط خطــ ـ ـ ـــــی

#خیلی سخته تو تاریکی شب تایپ کنی هااااااااا!!!!

#عاشق صدای بادم! از اون بادایی که صدای سوت داره!

چشمام و که می بندم و خوب گوش میکنم حس میکنم میگه او می آید!

#الان مثلا زمستونه!!!!؟؟؟

خدا بامون قهر کرده!!! نه برفی نه بارونی!!!

دلم واسه قدیم تنگ شده! منظورم تا چند ساله پیشه؟؟!!!

یعنی چیکار کردیم! ؟ داریم چیکار میکنیم؟ چه بلایی قراره سرمون بیاد!؟

# حالم داره از روشنفکری مدرن بهم میخوره!

منظورم روشنفکری ِ که آدم و به لجن زار می کشونه!!! آدم و میبره به ناکجاآباد!

قدیما از این روشنفکری ها کمتر بود! دوز کلک بازیم کمتر بود! 

نعمتای خدام فراوونتر بود!

نتیجه گیری===> زمین از قدیم گرد بوده و هست! یعنی زمین از قدیم یه 

قانون داشته هنوزم با همون قانونا داره میچرخه!!

#بازم ترس همیشگیم اومده سراغم!!!

# حس میکنم بزرگتر که میشم باید صبورتر باشم! 

و گرنه تحمل دنیا واسم غیر ممکن میشه!

# وای خدا امروزم تموم شد!

هنوز نفهمیدم کجام!!!!

قراره برم کجا؟!

#ما آدمای روی زمین داریم چیکار میکنیم؟ قراره چیکار کنیم؟

چرا هیشکی به این فکر نمیکنه که قراره یه روز بمیره!؟ 

و این فقط یه سفر کوتاه مدتــه!

# خدایا اگه الان حضرت نوح بود و کشتیش و ساخته بود، چند نفر 

سوارش میشدن! چن تا یار داشت!؟

# خدایا کمکم کن قایقم و بسازم!