من نمیدونم چرا وقتی تنهام اینقدر به خودم گیر میدم!!!!
دیروز کلاس ترانسفورماتور که تموم شد!!! از کلاس طبق معمول همیشه اومدم بیرون, میخواستیم بریم سرکلاس تجهیزات پست که با آقای ملکی « نمیدونم چرا زورم میاد بش بگم استاد » هنوز کلاس قبلیش و تموم نکرده بود! مام مونده بودیم بیرون. اومد بیرون بچه ها دورش و گرفتن که مامیخوایم بریم انجمن علمی! اونم داشت میگفت من برم یه چایی بخورم مغزم کار نمیکنه بعد میام تصمیم میگیریم! هاجر بش سلام کرد برگشت عقب بعد نگا مرضیه کرد سلام نکرد! بعدش نگا من کرد یه نیش خند زد منم اروم سلام کردم باز برگشت گفت من برم بعد میام!
رفتیم بریم پایین تو راه پله ها رسیدیم بش گفت آها الان یادم افتاد آقای افشار گفته بود بهم که بزارشون بیان انجمن! خب برید ( از خدا خواسته بود) بعد نگا من میکنه میخنده بم میگه «شما پاتون خوب شد؟ » ( همراه با اون لبخند کوفتیش ) منم !!!!!! همینجوری چشام 4تا شد!
یه نیگا به هاجر کردم باز نگا پام کردم بعد با صدای آرومی گفتم ممنون خوبــه!
مونده بودم منو کجا منو دیده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! « کلی فک کردم فهمیدم یه دفه داشت با بچه ها حرف میزد من از سه کلیومتریش رد شد و اون موقع پام درد میکرد میلنگیدم! کفشام کلا پاهام و داغون کرده بودن بد راه میرفتم»
از دیروز به خودم گیر میدم من سر کلاس این چیکار کردم این اینجوری به من لبخند میزنه!! اعصاب خودم ریختم به هم! بماند که اعصاب هاجرم ریختم بهم!
لبخندش از این لبخندایی بود که انگاری دارن آدم و مسخره میکنن! یا تحقیر!!! من ازش خوشم نمیاد! سرکلاسش بایذد صم و بکم بشنی خودش بچه ها رو ضایع میکنه میخنده! بگیری خفش کنی! از بس این موجود مغروره! حیف که ترم آخرم و گرنه میرفتم درس و حذف میکردم!
حالا این وسط موندم چرا من به خودم گیر میدم!!!
آخه مثل داداشم که وقتی بم میگه « اوه پنی!!!» یعنی مثل خنگا بام حرف میزنه و نگام میکنه و لبخند میزد نگام کرد! واسه همین اعصابم خرد شد!
اعصابم خرد شد چون سرکلاس این تنها کلاسی بود که جدی بودم!
بعدشم! از دانشگاه بالا تا خونه رو پیاده اومدم 3 ساعت پیاده روی بودش! پاهام داغون شدن
!!!!
ye vasilei sakhte shode b esme khodro
vase jabejaei estefade mishe
goftam dar jaryan bashi
ممنون از اطلاع رسانی
نگران نباش گلم تو کاری نکردی اون چشاش مشکل داره
انقد از این استادای هیزیولوژیکی بدم میاد
اه اه اه اهه
درگیره
ازش خیلی بدم میاد اصلا راحت نیستم هول سر کلاس رفتنش و همیشه دارم
یوووووووووووووووووووووووووهوهووووووووووووووووووووووووووو
تجربه ش رو دارم نانا... پاها در حال ترکیدن درد میکنه

دخمل خاله جونم
سه ساعت پیاده روی؟!
هه!!! میگم نکنه استادتون عاشقت شده؟!
یووووووووووووهووووووووووو نونو جون
اوهوم من کفشامم در می اووردم
فقط خیلی چش چرونــــه! ولی نانا خداییش خوش تیپ و خوش قیافس
ازش بدم میاد خیلی بد اخلاقـــه!
خیلی!!
نه بااااااااااو!!!
سلام سلام
بههههههههههههه عجب استاد بیشعوری دارین
ما هم یه استاد داریم عددی و تحقیق و اینجور چیزا میدرسه
آی مغروره این نامرد
یه بار سر کلاس دو ترم پیش ازش سوال کردم
گفتم استاووووووود اون نوشتید نیمه یا پنچ؟
گفت:
منم ای طوری
بعدش میانترم ازمون گرفت داشت همونجا تصحیح میکرد
1 سوال داد که کسی نتونه حل کنه
بعد گفت این برگه مال کیه؟
این چیه اینجا نوشتی؟ منم گفتم همونی که میبینی
آخ حال داد آخ حال داد
ای آدم عوضی بود به دخترا نگا میکرد اینطوری میشد
به پسرا نگا میکرد اینطوری
مردتیکه کچل
بووووووووووق
بووووووووووووووووووق
آها آجی بیا عکس استادامونو ببین
http://www.miremad.blogfa.com/post/13
خو حالا توضیح عکس افل
سمت راست افلی دکی سامعی تنبل تنبلا
بعد دکی سلیمانی قفلا تو آمیرکا تدریس میکرد الان اینجاست
آی استاده آی دمش گرم
بعدی دکتر خلیل زاده عصبانی
کناریش دکتر صوفی
کنارش شوهرشه استاد رضایی دلسوزه هییی بدک نی ایشون هم یه بار ترم یک منو انداختن (یعنی خودم افتادم) بههههه بههههه به به به به و استااااااااااااااد نصر اللهی جیگر طلا خودم
جیگرتو بخونم نانا
بلی تمام شد کچل بی مصرف اینجا نبود افتخار نداد بیاد
اگه تونستم یه عکسی از قیافه نحصش میگیرم کچل بی مصرف تو شریف درس خودنه مرتیکه .... فک کنم الان داره دختر بازی موچونه انقد مغروره که نگو تنها کسی که تو دانشگاه سیگار میکشه اونه!!!!
آخیش یکم حالم بهتر شد
درد دلی کردیم که مپرس
بعدش آجیییییییی داغ دلم تازه شد زیاد حرفیدما
من رفتم
ایشالا همیشه شاد و خوش و سرحال و ... باشی
دوکست دارم آبجولی
سلااااااااااام داش بهزاد
ازش سوال میپرسی ام مثل آدم جواب میده! میگه جونم
دیگه سوال نمیکنم!!!
این استاده جووونه شاید ۲۸ سالش باشه!!!! ولی فک نکنم بالای ۳۰باشه! اعتماد به سقفشم خیلی بالاس!!!
به داداشم گفتم گفت جوابش و بده فووووووووووووووووقش می افتی دیگه!!!!
فدای سرت تابستون امتحانش و میدی بازم!
!!!!
نمیتونم درموردش قضاوت کنم! نه بااااااااااااو تا این حد نیست نگا دخترا میکنه نگا پسرام میکنه! ولی زل میزنه به چشای آدم! منم کم نمیارم
اشکال نداره برادر خب بگو!!!! خواهر واسه همین وقتاس دیگه! میدونم توام دلت پره
ولی بیشتر شبیه غیبت بود تا درد و دل
موفق باشی برادر
آدم وقتی تنهاست به همه چی گیر میده...حتی خودش
طبیعیه...
شاید کلا جدیدا زیاد رفتم تو کار تحلیل خودم و فک میکنم کار درستی نمیکنم
ن که امروز را از دست میدهد فردا را نخواهد یافت ، هیچ روزی از امروز با ارزش تر نیست
مشکلی که بوجود آمده ، بگرد و راه حلش را پیدا کن ، دنبال این نگرد که چرا بوجود آمده
خیلی دوست دارم دختر خالـــه
دوستت دارمممممممممممممممممم دختر خاله
من قد ستاره های آسمون و چند صد هزار برابر کن خیلی بیشتر تر تر
wooow!!!






عجب طوماری نوشتم من
میدونم الان داری به خودت افتخار میکنی
به خود ببال
سک سک
دوستت دارمممممممممممممممممممم دختر خاله
یوووووووهوووووووووووووووووو
ــــــــــــــ
ــــــــــــت دارم
من بیشتر دوســـــــــــــ
در مورد پست بالا ...
کسی شبیه خدا نیست ... هر کی که شاد تر باشه به خدا نزدیک تره
هر چی فکر میکنم میبینم حرف تو درست تره
درستش میکنم!
خب گیر نده!
البته بعضی گیر دادنهاست که آدمو میسازه...
استادش خیلی چشم چرون و ... بود بخاطر همین بهم گیر داده بودم به خودم که نکنه داره درباره من فکر بد میکنه...