خوشبختی
از خدا پرسید خوشبختی را کجا میتوان یافت
خدا گفت آن را در خواسته هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم
با خود فکر کرد و فکر کرد
اگر خانه ای بزرگ داشتم بی گمان خوشبخت بودم
خداوند به او داد
اگر پول فراوان داشتم یقینا خوشبخت ترین مردم بودم
خداوند به او داد
اگر ..... اگر ....... واگر
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود
از خدا پرسید حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم
خداوند گفت باز هم بخواه
گفت چه بخواهم هر آنچه را که هست دارم
گفت بخواه که دوست بداری
بخواه که دیگران را کمک کنی
بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی
و او دوست داشت و کمک کرد
و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می نشیند
و نگاه های سرشار از سپاس به او لذت می بخشد
رو به آسمان کرد و گفت
خدایا خوشبختی اینجاست در نگاه و لبخند دیگران

سلام دوست عزیز
حال شما؟
وبتون عالیه و راست!!!!!!!!!
واقعا مطلی همینه که گفتین!!!!!!!!
موفق باشی
سلام
ممنون
لطف دارین ممنون
باورت میشه این نوشته هات از4-5سال قبل باشن؟!!
هعییی..
عمرمون رفتا...شوخی شوخی...:)
به امید روزای ناب
نوشته های فاطمه 20 ساله! عمرمون که رفت

ولی این یه سفر خیلی طولانیه با کلی ماجرای دیگه. ان شاالله تهش عاقبت بخیریمون باشه
منم خیلی با قبل فرق کردم اینو از تاریخچه وبلاگمم میشه فهمید!
جمله پست قبل عالی بود...
کل ابهای اقیانوسها نمیتونه قایقمونو غرق کنه...
امیدوارم پایدار باشیم. ی لحظه غفلت میبرمون کورترین نقطه اقیانوس هااا...
قشنگ بود
با خوندن این پستت یاد این پست افتادم:
http://timarestan.blogsky.com/1388/09/27/post-34/
تعبیر متفاوت و قشنگی بود. قفس
ممنون بابت معرفی پست :)