روحش شاد بـــــــــاد تا ابــــــــــد

چنــد وقت پیش یک کتــابی افتاده بود گوشه کنــار اتاق، یک کتاب کوچک از زندگی دکتر چمران بود...

زندگیش به نقل از همسر دومش بود

یعنی بیشتر از زمانی بود که با شهید چمران آشنا میشه تا شهیـــــــد شدنش!!

از اون موقع هر روز دلم میخواد بیشتر دربارش بدونم

شخصیت فوق العاده ای بوده...

همسرش نقل کرده بود: 

که دو ماه بعد از ازدواجم دوستم از من پرسید تو که این همه به خواستگارهایت ایراد میگرفتی که فلانی قدش کوتاس و فلانی کچل است و ... چطور با مردی ازدواج کردی که کچل است!!! گفتم: مصطفی کچل نیست و کلی بحش شد و دوستم تعجب کرد بعدم سریع به خانه برگشتم و تا در را باز کردم نگاه مصطفی کردم و همانجا افتادم و کلی خندیدم و تازه متوجه شده بودم که مصطفی کچل بوده و ...

دکتر چمران به مادرزنش قول میدهد تا پایان عمرش قبل از اینکه دخترش از خواب بیدار شود صبحانه اش و آماده کرده در رختخوابش ببرد و تا روز آخر همین کار را میکنـــــــــد. همسرش گفته بود که در تمام این سالها حتی یک روز هم خلف وعده نکرد...

فاطمه نوشت:

بعضــــــــــــی آدمهــا خیلی خاص انــــــد، بدون هیچ تظاهری حتی بعد از مرگشـــــــــان به نظر من شهید چمران یکی از آنهاس