به زیبایی رقصیدن همراه کائنات
به زیبایی پرواز کردن
آرام و بی صدا
مثل یک تنهایی باشکوه
پر از خیال
پر از حس زنده بودن
مثل جهان بی صدا
شبیه تماشا کردنی دلنواز
مثل بوی بهاری نو
پر از راز های پنهان
قلبی باشکوه میان انبوهی نور...
می نوازد روحت را سازی بی جان
لحظه ای بی پایان در زمان طولانی
ویا شاید نقاشی یک رویا باشد
تمام لحظات زندگیمان
یکسری احساسات و حال و احوال جدید و دارم تجربه میکنم.نمیدونم چطور میشه بیانش کرد. ولی بنظر خوب هست. موجب آرامش میشه.
_مثلا ی جور همینی که هست...
_خب باشه بعد
_خب چیکار کنم که اینقدر دشمن دارم . باشه اونام هستن.
_کاری از دستم برنمیاد یا همین قدر کار ازم برمیاد.
_مثل اینکه کم کم دارم خودم دارموکم کم می افتم مرکز زندگیم و فعالیت هام حول و هوش خودم و خودم میچرخه...
_از آدمهای اطرافم انگار دورم...
_اینکه خیلی مهم هست که به مرحله ای رسبدم که دسته بزرگی از آدمهای خانواده شوهرم از من متنفرن اذیتم نمیکنه...
خیلی حالم بهتر شده، استرس هام کمتر شده... هدف چیدم برای خودم و دارم تلاشم رو میکنم برای خودم.
_آها به "من" بیشتر اهمیت میدم و اینکه بیشتر وقت بگذرونم با خودم چون زندگی کوتاهه
مطمنم یک روز راه رو پیدا میکنم