من نمیتونم از ضمیر ناخودآگاهم یا ذهن ناخودآگاهم استفاده کنم. این مشکل قدرت بیـــان من رو به شدت پایین آورده...
قبلا فک میکردم شاید این یکی از ویژگی هام است. الان میدونم مشکلی شده که سالهاست دارم باش دست و پنجه نرم میکنم ولی دیگه نمیخوام همراهم باشه. شده نقطه ضعفم.
توی فکر کردن و حرف زدن خیلی وسواسی هستم... بیش از حد سخت گیــــرم و این اصلا خوب نیست...
هر راهی و بلد هستید پیشنهاد بدید؟ شامل عکس، فیلم، سایت و ... پیشنهاد بدید فقط...
راه سالم به ذهن بیمار من نمیخوره
فیلم سخنرانی پادشاه خوبه
ذهن بیمار چیه! یکم بخودت احترام بزار
یادم باشه نگاش کنم
با خودمم شوخی نکنم؟
نه!
خب این زیاد هم بد نیست!
وسواس در مورد حرف زدن توصیه همیشه بزرگان دنیا بوده!
یکی از جذابیتهای بچه ها اینه که نمیتونن حرف بزنن! اگه بچه از همون بدو تولد حرف میزد کی اونو تجویل میگرفت!! :)
گاهی سکوت طلاست
اونقدر سکوت کردن و تمرین کردم که الان احساس میکنم سخن گفتنم ضعیف شده. شاید به این دلیل باشه از جمع دوستانه یا خانوادگی فراتر نرفتم، احساسش نکردم.
یک جاهایی باید بلد باشی شیوا و رسا حرف بزنی. مثلا وقتی توی جمع پر از آدمهای "پر" باشی خیلی متوجه ضعفت میشی که ای وااای...
الان دقیقا عین همون بچه می مونم. منتهی دارم با فکر حرف زدن و تمرین میکنم...
قدرت بیــان داشتن خیلی مهمه.
هم سکوت هنره هم بجا حرف زدن. احساس می کنم جفتش کنار هم یک شخصیت منحصربفردی و خلق میکنه...