سالهاست عادت دارم شبها چراغ ها رو خاموش میکنم چشمامم می بندم درون تاریکی شب راه میرم. حس عحیبی داره. مثلا هیچ وقت نتونستم تند راه برم. خیلی محتاطانه که به دیوار نخورم!!! یه بار پام گیر کرد نزدیک بود با مخ از پله ها بیافتم پایین:|
تو روز روشن میترسم از پله بالا پایین برم ( ترس از پله دارم، همش فک میکنم الان یهو زیر پام خالی میشه و پله بعدی نیست) ولی تو شب این کار رو میکنم. ترس و دلهرم چندین برابر میشه ولی انجام میدم این کار رو! همش تصور میکنم اینو با کوری و کری! ضلالت و گمراهی. معمولا هم به آیت الکرسی فک میکنم که کاش خدا از ظلمت هدایتم کنه به سوی نور. . .
تاریکی و ضلالت اصلا خوب نیست...
سلام
چه عادت عجیب و باحالی!
البته خوب خطرات خاص خودشو هم داره!باید بیشتر مراقب بود!
سلام و درود
دوست دارم این کار رو:)
ممنون از شما:)
تو ذهنت حک شده دیگه... باید آروم آروم ترس ش از خودت دور کنی
نمیشه بهزاد:)
خدا کمکمون کنه جزو دسته یخرجون من الظلمات بشیم...
ان شاالله:)
متفاوت بدبخت؛))))))))))))
وای بهار از دست تو :)))))))
چون کسی رو که خیلی دوسش دارم اینو بهم میگه منم به تو گفتم*-*
*متفاوت بدبخت*
قربون تو بشم من:))))تا بحال نشنیده بودمش:)))جالب بود:))))