خدا بهتر میدونی تو دلم چه خبر شده...

 پیغام محمدرضا :

"""  الان آخر شب لب مرز نشستم 

امروز از سر کار مستقیم اومدم مرز مهران، قرار بود با کاروان برم کربلا 

ولی انگار قراره. یکم تست بشم،کاروان رو پیدا نکردم و انگار رفتن 

حالا منم و ... تک و تنها برم 

امیدوارم بزارن رد بشم، 

یه جوریه 

ببخشید ،خواستم یه جا بنویسم فقط 

دعا کن  

ته بد شانسیه """

پیغام من:

از صمیم قلبم دعا میکنم رد بشی و بتونی برسی کربلا. خیلی خیلی التماس دعا

 

وااااای محمدرضا هیچ وقت از ته قلبم دلم نخواسته برم کربلا، حتی امروز به امام رضا گفتم چرا آخه تو واسطه شو نکنه من قلبم سنگ شده امام حسین و اهل بیتش منو دوست ندارن که اینجوری ام. ولی وقتی پیغامت رو دیدم از ته قلبم برا اولین بار  دلم کربلا خواست. امیدواااااررررم بتونی بری. با تمام ایمانم برات دعا میکنم.حتما برا منم دعاکن :)

خداجونم مرسی...

امام رضا مرسی که این همه مهربونی...

امام حسین مرسی....

امام دوست داشتنیم که همیشه مواظبمی مرسی...

...

امشب دلم همه جا هست ، همه جا پیش شماهااااا... مواظبم باشید. 

کاش امشب صبح نشه....

بعدا نوشت: خوشحالم رسیدی کربلا :) همش تو فکرت بودم تا خبرش رو بهم بدی... خدا رو شکر :)