دختر ماشینی...

خیلی وقته کاری با درستی و نادرستی کارهام ندارم، حتی اگر از نظر دیگران احمقانه ترین شکل تصمیم گیری باشد... حتی اگر کل روانشناس و مشاوره های دنیا از در و دیوار تمام سیارات جمله و حدیث آویزان کنند که داری اشتباه میکنی...

خیلی وقته دارم زندگی می کنم...

تغییر کردن ترس داره ولی توی کابوس زندگی کردنم ترس داره...

# خیلی وقت نیست از هر کسی که مذهبی هست و بقیه رو قضاوت میکنه دوری میکنم... ، من با یک ماه پیش خیلی فرق کردم...! 

خداوند یگانه است، محمد رسول خداست و شیعه علی هستم... هنوزم دوست دارم برم کربلا و ... ولی من فاطمه قبلی نیستم. یه فاطمه ام  در آستانه 26  سالگی با یه عالمه سکوت... شبیه یه آدم ماشینی...

# دربارش هیچ حرفی نمیزنم و چیزی نمیگم ...

# چی می شد دنیام پر از سکوت می شد...