این مدت درگیر بودم با دو تا خواستگار کاملا متفاوت...
اولی که خیلی محترمانه اومدن و منم خیلی مودبانه رد کردم...
دومی خیلی یرخی و سرزده اومدن و خیلی پرماجرا تموم شد...
#هربار از شیوا متنفر میشم ولی هربار که باز بهم سلام میکنه یادم میره،همه،چی! اینبار همه پیامهاش رو که بهم توهین کرده رو نگهداشتم مرور کنم یادم نره چی گفته بهم!! دورشو یک خط قرمز پررنگ کشیدم...
# بعدا ماجراهاشو تعریف میکنم...