از اتفاقات تلخ نمیگم دیگه...
سجاد به مامانم رو کرده ، منم پشت سرشم. خیلی آروم به مامانم میگه: آبرومو برد با این دست پختش:دی
خورشتاش خوب بود فقط برنجم شفته شد:( خودمم خجالت کشیدم!
دارم بهتر میشم
آبرویی که به یه برنج وصله بره بهتره
دارم بهتر میشم
آبرویی که به یه برنج وصله بره بهتره