-
یادی از گذشته هام
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 19:05
آماری که از همکلاسی ها ی دبیرستان بهم رسیده: کلاسی 21 نفره مریم ِب و مهری و مریم ِ ج و بهاره و سحر و زهرا ِه و فاطمه . همان سالی که سوم دبیرستان تمام شد ازدواج کردند یا یک سال بعد. مریم ِب و مهری و مریم ِ ج و فاطمه هر کدام یک پسر دارند. سحر و بهاره جدا شده اند ( هر دو روی یک نمیکت می نشستند) سپیده صنایع خوانده پارسال...
-
شاعــــرآنه
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 17:50
کمکم تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت . اینکه عشق تکیهکردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر . و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند و هدیهها، عهد و پیمان معنی نمیدهند . و شکستهایت را خواهی پذیرفت سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه و یاد...
-
من هنـــوز زنــده ام :دی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 17:04
ســــــــــــلام به همه دوستان + نماز و روزها ی همه قبول درگاه حق بـاشه انشاالله ++ از همه دوستان بابت دعاها و آروزهاشون سپاسگـــــــزارم شما هم همیشه موفق باشید و لبــهاتون خندان باشد انشاالله پ.ن: میدونم یهو بی مقدمه و خلاصه ابراز وجود کردم :دی دلم برای دوستام و نیز نت تنگ شده بود. هرجا هستید شاد باشید.
-
َشـــاعرآنــه
شنبه 8 تیرماه سال 1392 15:06
پدرم میگوید: کتاب ! و مادرم میگوید: دعا ! و من خوب میدانم که زیباترین تعریف خدا را فقط میتوان از زبان گلها شنید ... "حسین پناهی"
-
دانلود آهنگ رنــگ بوسـه از حامـد و خانم راز
شنبه 8 تیرماه سال 1392 03:59
لینک دانلود: رنگ بوسـه
-
زمزمه این روزام
شنبه 8 تیرماه سال 1392 03:41
خـوب زنـدگی کــردن خـوب مـُـردن اسـت
-
میرم مرخصـــی
شنبه 8 تیرماه سال 1392 02:09
اگر پارسال به کنکور میرسیـــدم دیگه امسال درگیر کنکور نبــودم! یک سالَم عقب نمی افتادم... نه اینکه خواب مانده باشم! نه! حوزه یک شهر دیگه بود منم باید 3 صبح از خواب پا میشدم ! حوزه خرم آباد بود... شانس منم یه جورایی جلوتر از خودم میره ... جدا از این حرفا این روزا درس میخونم فقط اینکه سرجلسه کنکور بیکار نباشم تا یک هفته...
-
همیشه همراهـــم باش
شنبه 8 تیرماه سال 1392 02:00
دوست دارم وقتی به خدا میگم: "میترســـــم" بعد دقیقا احساس کنـم دستم و گرفـــته و بم لبخند میزنه و میگه نترس من همه جا با توام... خدا دارم پشت سرت میام فقط نزار بازم گمت کنـــــــــم...
-
شاعــرآنــه
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1392 20:19
پا برهنه تا کجا دویده ای؟ که این همه گل شکفته است! کیکاووس یاکیده
-
آهــنگ دلم تنگـــه از ویــگن
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1392 19:14
لالا لالا لالایی ببــار ای نم نــم باران زمیــن خشک را تـر کن ســرود زندگــی ســر کن دلم تنگه دلم تنگــه ... لینک دانلود
-
امــام علی (ع) :
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1392 14:38
آرام باش و توکــــــــل کن سپس آستین هـــــا را بالا بــــزن آنگا میبینی که دستان خدا زودتر از تو دست بکار شده انـــد
-
روحش شاد بـــــــــاد تا ابــــــــــد
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1392 01:58
چنــد وقت پیش یک کتــابی افتاده بود گوشه کنــار اتاق، یک کتاب کوچک از زندگی دکتر چمران بود... زندگیش به نقل از همسر دومش بود یعنی بیشتر از زمانی بود که با شهید چمران آشنا میشه تا شهیـــــــد شدنش!! از اون موقع هر روز دلم میخواد بیشتر دربارش بدونم شخصیت فوق العاده ای بوده... همسرش نقل کرده بود: که دو ماه بعد از ازدواجم...
-
واقعــا شیعــه یعنی چی؟؟
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1392 01:13
هیچ وقت عادت ندارم تلویزیون تماشا کنم... امروز همینطور جهت سرگرمی داشتم شبکــه های تلویزیون و میچرخوندم دیدم شبکـه سه یه آخونده داره حرف میـزنه سریع عوض کردم! باز دیدم اسم امام علی (ع) گفت! گفتم بزنم ببینم چی میخواد از امام علی بگه! یه داستان نقل کرد و ... آخرش از روایت و داستانــــــی که نقل کرد به این نتیجه رسید: که...
-
این روزهـــا
دوشنبه 27 خردادماه سال 1392 00:02
فقط یـــک آرزو دارم دیگــه...
-
دلتنگـــی های قدیمــی :دی
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 23:12
دلــــــــــم بــرای دایــال آپ تنگ شـده واسه کارت اینترنت حتـــی بیش از 500تا کارت اینترنت خریدم شایدم بیشتر شبانه 10 ساعتـه 2تومن روزانه 2 ساعته 2 تومن و ... یعنی چه عمری و چه پولی هدر کردم تو پای اینترنت! دلم برای صدای دایــال آپ هم تنگ شده :بغض ووووووویــــــــــــــــژژژ بـــــــــووووووووووووووق ... بعد وصل میشد...
-
جان فیتز جرالد کندی
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 15:00
دشمــن هایـت را ببخـش ولـی هرگز اســم هایشـان را فـرامـوش نکـن
-
یک روز بـاید همه چیـز و گذاشت و رفت!
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 14:00
فهمیدم دختـر جـوانـی در 18 سالگـی سرطان دارد ! هم سن هایش برای کنکور آدماده می شونـد و او منتظر روزهای پایانی زندگیـش است ! دختــری با آرزوهــای ... آخــه خــــــــدا... خدایــا نعمت سلامتیت رو ارزونـــی ِ همه کن !
-
...
شنبه 25 خردادماه سال 1392 22:22
چقدر بزرگ و بی رحم ِ زندگی و چه نعمتیــه عادت از دولتی سر عادت ِ که مسائل سنگین و تاب میــاریم
-
توفیق اجباری در امـر خانه داری
شنبه 25 خردادماه سال 1392 13:38
خواهری بنده باردار است و حالش بد شده ! مامانم رفت که از اون مراقبت کنـــــــه! پس از من کی مراقبت کنه :( ! من هیچی بابام و بگو خواهرم و بگو از سرکار میاد خسته باید کارای خونه هم کنه حالا خودم بش گفتم بره ولی الان مثل چی پشیمون شدم! نمیرفتم یه بند غر میزد که تا آخر عمرم باید بدم به شما بخورید هیچ کاری که یاد نمیگیرد...
-
فرهنــــــــگ ژاپنــی
شنبه 25 خردادماه سال 1392 03:21
بر گرفته از صفحه تهمینه میلانی فیلمنامه نویس و کارگردان سینمای ایران میگویند در فرهنگ ژاپنی مفهمومی بنام " گناه " وجود نداره... و اصلا" مردم با این مفهموم هیچ آشنایی ندارن... تنها مفهوم بازدارنده در اونجا، " شرمندگی " است . واسه همینه که اگر کسی درست کارش و انجام نده ، پیش مردم شرمنده میشه،...
-
این و خیلی دوس دارم
شنبه 25 خردادماه سال 1392 03:04
هدیـه گرفتن یه گلولـه بـرفــی تو تابستون خیلی لذت بخش میتونه باشه! فاطمه نوشت: میتونه توی یک جعبه کوچک با حفظ دما مناسب درون جعبــه بـاشه
-
:دی
دوشنبه 20 خردادماه سال 1392 16:35
گاهــی آرزو میکنـم که 6 یــا 7 سـالـه بـاشــم بعــد یه پسر بچـه 10 سالـه عاشقـم بشــه و من نیــز! [ در اکثر موارد پسر همسایه از آب درمیــاد ] از دار ـ دنــیا فقط یک دوچرخه داشته باشه... بعد یــک روز بیــاد و بگــه که بیــا با هم فرار کنیــم... من هم یه نامه طولانـِی برای مامان و بابام بنویســــــــم آخرشم التماس کنم...
-
حقشــه خـب ! ! !
دوشنبه 20 خردادماه سال 1392 15:06
دلـــم میخـواد سر یـکی داد بـزنم.همین
-
زهـــی خیـال باطل
دوشنبه 20 خردادماه سال 1392 00:10
+تـــا امــروز فک میکــردم کلــی دوست دارم ! ولی همه اش خیالات و توهمــات بـوده !
-
زنـــــــدگی
یکشنبه 19 خردادماه سال 1392 23:40
امروز صبح که از خواب بیدار شدم از خودم پرسیدم : زندگی چه می گوید؟ جواب را در اتاقم پیدا کردم. کولر گفت : خونسرد باش. سقف گفت : اهداف بلند داشته باش. پنجره گفت : دنیا را خوب بنگر. ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش است. آیینه گفت : قبل از هرکاری، به بازتاب آن بیندیش. تقویم گفت : به روز باش. در گفت : در راه هدفهایت، سختی ها را...
-
دپســرده شـدم خــب
یکشنبه 19 خردادماه سال 1392 21:07
دلـــم کارهایی از این قیبل میخـواد: +موهــــــــای خواهرم و حسابــی بکــِشم تا اشکــش دربیــــــاد :دی + بـرم در گوش کســی جیـــــــغ بکشـم بعـد فراری بشـم +دلــم مهمـــونـی میخـواد :بغض + کمی گردش با دوستـــــــان و دیـوانـه بازی :دی + در کـل کمــی آزار و اذیت دیگران با دز بالا +دلـم بـرای لجبــازی و بهـانه گرفتن هم...
-
سکوت را میپذیرم اگر...
شنبه 18 خردادماه سال 1392 23:10
سکوت را میپذیرم اگر بدانم روزی با تو سخن خواهم گفت تیره بختی را میپذیرم اگر بدانم روزی چشمهای تو را خواهم سرود مرگ را میپذیرم اگر بدانم روزی تو خواهی فهمید که دوستت دارم "جبران خلیل جبران"
-
خدا حفظتـــان کنــاد
شنبه 18 خردادماه سال 1392 22:24
بعضی آدمها جور دیگری نگاهت میکننــد حساب دیگری روی آدم باز میکننـــد به آدم ارزشهـــای دیگــری میدهند تو را با ارزشهــایت آشنا میکننــــد بــاورت میکننـــد... و در جـایی کـه تمــام باورهایـت را بـاختـه ای تو را با باورهایت آشتی میدهد... این آدمها تو زندگی من یکی تعدادشـان خیلی کم است و برایــم خیــلی ارزشمندند:X
-
ایهاالناس میخواهم برای خودم زندگــی کنم
شنبه 18 خردادماه سال 1392 22:00
++بیـرون از اتـاق دارنــد درمورد من حرف میزننــد! بجــای من تصمیم میگیرنـد! برای من زندگی میکننـــــد! آنقدر کلافه ام که صدای آهنگ و زیاد کردم که مبادا از کوره دربــِروم! که بگویم میخواهم جــای خودم زندگی کنم... و حرف دیگران برایـم ارزنی هم ارزش ندارد... بازم صدای آهنگ و زیادتر میکنم ...! یاد اون روز کذایی 12 آبان 91...
-
لنعت بــه هر چی عطــره
شنبه 18 خردادماه سال 1392 20:41
از پشت سرم که نزدیک میشد با گوشی حرف میزد خندهاش چقدر شبیه خنده های اون بود... ونیـز بـوی عطـرش... از کنارم کـه رد شد و چقدر چهـره اش! همون جــا کل خاطرهاش گلوم و چنگ زد